پرده اول: انتقادات گسترده احمدي نژاد به دانشگاه آزاد
با روي كار آمدن احمدي نژاد به عنوان رياست جمهوري، عده اي تلاش كردند تا دو قطبي احمدي نژاد – هاشمي را كه در ايام انتخابات رياست جمهوري سال 84 ، مخصوصا دور دوم، ايجاد شده بود، روز به روز پررنگ تر بسازند؛ اين دو قطبي نياز احمدي نژاد بود؛ چه آنكه وجود يك " دگر " باعث ميشد او به راحتي بتواند به ديگران بتازد و بسياري نيز در اين موارد حق را به احمدي نژاد ميدادند؛ البته هاشمي رفسنجاني نيز در اين ميانه بيكار نبود؛ او نيز در هر جا به انتقاد از رئيس جمهور ميپرداخت و گاه بسيار غير منصفانه به دولت حمله ميكرد. البته اين رويارويي در آن روزها بيشتر به سود رئيس جمهور بود؛ چه آنكه دافعه آيتالله هاشمي در جامعه در آن روزها بسيار بالا بود.
اين شرايط سبب شد كه احمدي نژاد به دلايل متعدد به پايگاه اصلي هاشمي، و چيزي كه در جامعه تنها به نام هاشمي شناخته ميشد، يعني دانشگاه آزاد، حملات و انتقادات متعددي را مطرح سازد؛ نوع حملات و انتقادات احمدي نژاد هم به گونهاي بود كه در سطح جامعه احمدي نژاد طرفدار مظلوم و قشر دانشجو نشان داده ميشد. انتقادات متعدد احمدي نژاد به شهريه دانشگاه آزاد از اين موارد بود؛ حال آنكه مشخص بود چيزي كه احمدي نژاد، خواهان آن نيست، رياست هاشمي رفسنجاني بر مجموعه اي است كه احمدي نژاد را توان و اجازه سرك كشيدن به آن وجود ندارد؛ و احمدي نژاد اين را بر نميتابيد. البته انتقادات آن روزهاي احمدي نژاد به دانشگاه آزاد به مرور هم كاهش يافت؛ بدون اينكه تغييري جدي در شهريهها به وجود آيد.
امروز البته احمدي نژاد دريافته است كه بهترين تصميم براي او، همانا گام گذاشتن در مسيري است كه هاشمي رفسنجاني 31 سال قبل در آن گام گذاشت.
پرده دوم: از مبارزه با فساد اداري؛ تا فساد اداري
احمدي نژاد هميشه خود را به عنوان يك مبارز هميشگي عليه همه گونه سوء استفاده و ظلم و رانت و فساد معرفي ميكرد و تبليغات طرفداران او نيز به گونه اي بود كه وي را يگانه پرچمدار عدالت و مبارزه با فساد و ظلم معرفي ميكردند. هر چند كه به مرور افراد بسياري دريافتند اين ادعا ها در موارد متعدد تنها يك شعار است؛ با اين حال احمدي نژاد چنين امري را هرگز نمي پذيرفت. دانشگاه آزاد نيز به همين سبب مورد انتقاد احمدي نژاد قرار ميگرفت.
اينك اما احمدي نژاد به گونه اي در مورد دانشگاه ايرانيان اقدام كرده است كه جاي ترديدي را باقي نميگذارد كه وي نه تنها از رانت رياست جمهوري خود بهره برده، كه حتي صريحا بر خلاف قوانين عمل نموده و در راستاي رسيدن به هدف خود، اعمال فشار نموده است. چه آنكه تاسيس دانشگاه در تهران خلاف قانون است، اما احمدي نژاد دانشگاه خود را در تهران تاسيس كرد.
مصطفي ميرسليم از اعضاي سابق شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين باره ميگويد: « از مصوبات مهم و قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی این بوده است که مجوز تأسیس دانشگاه و مؤسسة آموزش عالی در تهران ندهند و لذا با تأسیس دانشگاه بین المللی امام خمینی رحمت الله علیه نیز در تهران موافقت نشد و مجوز آن برای قزوین صادر گردید».[1]
پرده سوم: از مبارزه با رانت تا استفاده از رانت
احمدي نژاد مشكلي جدي با مبحث رانت داشت؛ در ابتدا همواره رانتخواران را به شدت ميكوبيد، و از هر فرصتي براي حمله به آنان بهره ميبرد؛ اين اواخر اما اتفاقاتي افتاد كه همگان را در شك فرو برد. اتفاقاتي كه نشان مي داد عدهاي از اطرافيان رئيس جمهور به طرقي از رانت بهره ميبردند؛ و آخرين تصميم رئيس جمهور هم، استفاده از رانت به توسط خود رئيس جمهور است.
عماد افروغ نيز به استفاده رانت گونه رئيس جمهور در تاسيس دانشگاه ايرانيان اشاره كرده و ميگويد: « اینجا دو تا سئوال وجود دارد، رئیس دولت فعلی براساس چه قاعده ای این امتیاز را برای خود قائل می شود که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری خود دانشگاه راهاندازی کند؟ آیا این فرصت در اختیار دیگران نیز هست؟ آیا این مصداق رانت نیست؟...نکته دوم اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی براساس چه قاعدهای این اجازه را به شخص ریاست جمهوری می دهد و خلاف قاعده عمل می کند آیا تبصره ای دارد که خلاف قاعده عمل می کند؟...متاسفانه این مصداق رانت است، رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت می تواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمی ماند».[2]
پرده چهارم: علم بهتر است يا ثروت يا قدرت؟
البته نبايد از نظر دور داشت كه استفاده از رانت توسط احمدي نژاد تنها به همين سطح فرهنگي محدود نميشود؛ احمدي نژاد در تلاش است تا از اعتباري كه براي خود در ايام رياست جمهوري بهره برده است در سطح بالاتر از تاسيس دانشگاه بهره ببرد؛ كشانده شدن اين رانت به رانت اقتصادي امري نيست كه محتمل نباشد؛ افروغ معتقد است: « رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت می تواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمی ماند حتی به مباحث اقتصادی هم منجر می شود، در رابطه قدرت – ثروت فقط منظور ثروت اقتصادی نیست می توانیم ثروت را سرمایه ترجمه کنیم و بگوییم سرمایه سیاسی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی این یعنی کسی که به قدرت دولتی می رسد یک فرصتی در اختیار وی قرار می گیرد که به یک سرمایه سیاسی بیشتر، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی دسترسی پیدا کند»[3]
او تلاش خواهد كرد تا از نام خود براي جذب اساتيد بهره ببرد؛ هر چند كه حلقه اول اطرافيان او در اين دانشگاه نيز دست از سر احمدي نژاد برنخواهند داشت. البته دكتر احمدي نژاد نيز دست از سر آنان برنخواهد داشت.
چيزي كه مسلم است دكتر از نام خود بهره خواهد برد در جذب اساتيد، بهره خواهد برد در جذب دانشجويان، و نيز از وجهه بين المللي خود بهره خواهد برد در جذب دانشجويان خارج كشور. اين نيز نامي غير از رانت بر خود نخواهد داشت؛ علم محملي خواهد شد براي كسب ثروت و قدرت. كدام رئيس دانشگاهي در كشور فرصت مييابد، تا رسما به عنوان رئيس جمهور، از فرصت تلويزيوني صحبت در رسانه ملي بهره ببرد، شماره حساب اعلام كند و از همگان خواست به اين شماره حساب به هر مقدار كه ميتوانند پول واريز كنند. و اين شكل ديگري از رانت است.
راهي را كه هاشمي رفسنجاني سالها قبل رفت، امروز احمدي نژاد تازه در آن راه گام مينهد؛ دكتر احمدي نژاد امروز بايد تحمل انتقاداتي را داشته باشد كه سالها قبل به هاشمي داشت؛ امروز احمدي نژاد درست پا جاي پاي هاشمي ميگذارد... همو كه ديروز خودش را هميشه در تقابل با او تعريف ميكرد.